سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حکمت گمشده مؤمن است، پس هریک از شما گمشده اش را در هر جا یافت، آن را برگیرد . [امام صادق علیه السلام]
 
سه شنبه 90 اردیبهشت 6 , ساعت 2:33 عصر

پرسشنامه ای که در اختیار شماست، دارای تعدادی جمله است . با توجه به محتوای جمله ها پاسخ خود را در پاسخنامه وارد کنید .

 

الف :

Å

y

ب :

Å

y

ج :

Å

y


تذکرات:
الف – در این پرسشنامه جواب صحیح یا غلط وجود ندارد ، بنابراین طبق نظر و احساس خود پاسخ دهید .
ب – اگر به جملاتی برخوردید که به نظرتان عجیب می آید نگران نشوید و توجه داشته باشید که بعضی از جملات مربوط به گروههای خاصی از افراد است .
ج – هنگام علامت گذاری دقت کنید که شماره جمله در پرسشنامه و پاسخنامه یکسان باشد .
د – از گذاشتن هرگونه علامتی بر روی پرسشنامه خودداری نمایید .
هـ – سعی کنید در پاسخنامه در برابر همه جمله ها علامت بگذارید
1- مجله های فنی را دوست دارم .
2- اشتهای خوبی دارم .
3- بیشتر صبحها سرحال و با نشاط از خواب بر می خیزم .
4- کار کتابداری را دوست دارم .
5- با کوچکترین صدایی از خواب بیدار می شوم .
6- پدرم مرد خوبی است ، یا ( اکر پدرتان مرده است ) پدرم مرد خوبی بود .
7- خواندن بخش حوادث روزنامه ها را دوست دارم .
8- معمولا" حرارت دست و پایم در حد طبیعی است .
9- زندگی روزانه من پر ازچیزهایی است که برایم جالبند .
10- تقریبا" به اندازه سابق قادر به کار کردن هستم .
11- اغلب اوقات احساس می کنم چیزی گلویم را گرفته است .
12- از زندگی جنسی ام راضی هستم .
13- مردم باید سعی کنند خوابهای خود را تعبیرکرده وبه آنها عمل کنند .
14- از داستانهای پلیسی و اسرار آمیز خوشم می آید .
15- در محیط کارم فشار و ناراحتی زیادی احساس می کنم .
16- گاهی اوقات فکرهایم آنقدر بد هستند که نمی توانم درباره آنها با کسی حرف بزنم .
17- معتقدم که زندگی با من خوب رفتار نکرده است .
18- تهوع و استفراغ آزارم می دهد .
19- دوست دارم بفهمم دیگران درباره من چه فکر می کنند .
20- خیلی کم دچار یبوست می شوم .
21- گاهی اوقات خیلی دلم می خواهد از خانه فرار کنم .
22- فکر می کنم هیچکس مرا درک نمی کند .
23- گاهی اوقات طوری به گریه یا خنده می افتم که نمی توانم جلوی آن را بگیرم .
24- گاهی اوقات ارواح شیطانی مرا تسخیر می کنند .
25- دوست دارم یک خواننده باشم .
26- وقتی به دردسر می افتم ، بهترین کار برایم این است که ساکت بمانم .
27- معتقدم که باید جواب بدی را با بدی داد .
28- هفته ای چند بار ناراحتی معده اذیتم می کند .
29- گاهی اوقات دلم میخواهد فحش بدهم .
30- هرچند شب یک بار خوابهای وحشتناک می بینم .
31- برایم مشکل است که حواسم را روی یک کار متمرکز کنم .
32- تجربه ها و احساسهای عجیب و غریب خاصی داشته ام .
33- خیلی کم نگران سلامتیم می شوم .
34- به خاطر رفتار جنسی ام هیچگاه به دردسر نیفتاده ام .
35- درگذشته گاهی چیزهایی دزدیده ام .
36- اغلب اوقات سرفه می کنم .
37- گاهی دلم میخواهد چیزهایی را بشکنم .
38- گاهی روزها ، هفته ها ، یا ماهها بوده که دست و دلم به کاری نمی رفته است .
39- خوابم نامنظم و آشفته است .
40- بیشتر اوقات سردرد کلافه ام می کند .
41- گاهی دروغ می گویم .
42- اگر دیگران سرم کلاه نگذاشته بودند ، موفق تر بودم .
43- قدرت قضاوت من بهتر از گذشته است .
44- هفته ای یک یا چند بار ، بدون هیچ علتی ، ناگهان بدنم داغ می شود .
45- درحال حاضر وضع سلامتیم مثل بیشتر دوستانم خوب است .
46- معمولا" هنگام دیدن دوستان سابقم اظهار آشنایی نمی کنم ، مگر این که آنها پیشقدم شوند .
47- تقریبا" هیچ وقت در قلب یا قفسه سینه ام دردی نداشته ام .
48- بیشتر به جای پرداختن به کارهایم خیالبافی می کنم .
49- من فردی بسیار اجتماعی هستم .
50- اغلب مجبور بوده ام از کسانی اطاعت کنم که به اندازه من نمی فهمیدند .
51- بعضی از مطالبی را که در مدرسه خوانده ام به خاطر ندارم .
52- من زندگی درستی نداشته ام .
53- اغلب در قسمتهایی از بدنم احساس سوزش ، مورمور شدن ، یا خواب رفتگی می کنم .
54- خانواده ام با شغلی که دارم ، یا می خواهم انتخاب کنم موافق نیستند .
55- گاهی آن قدر روی چیزی پافشاری می کنم که دیگران تحمل خود را از دست می دهند .
56- کمتر از دیگران احساس خوشحالی می کنم .
57- معمولا" در پشت گردنم احساس درد می کنم .
58- فکر می کنم اغلب مردم برای جلب کمک و همدردی دیگران بدبختیهای خود را بزرگتر جلوه می دهند .
59- هرچند روز یک بار در قسمت بالای معده ام احساس ناراحتی می کنم .
60- وقتی با دیگران هستم شنیدن چیزهای خیلی عجیب آزارم می دهد .
61- من آدم مهمی هستم .
62- اغلب آرزو کرده ام کاش یک دختر بودم ، یا ( اگر دختر هستید ) هرگز از این که یک دختر هستم متاسف نبوده ام .
63- آدم زود رنجی نیستم .
64- از خواندن داستانهای عاشقانه خوشم می آید .
65- اکثر اوقات احساس غمگینی می کنم .
66- اگر اکثر قوانین دور ریخته می شد ، بهتر بود .
67- شعر را دوست دارم .
68- گاهی حیوانات را اذیت می کنم .
69- فکر می کنم از کاری مثل جنگلبانی خوشم بیاید .
70- در بحث با دیگران به آسانی شکست می خورم .
71- این روزها دارم از رسیدن به هدفهایم نا امید می شوم .
72- گاهی احساس می کنم روحم از بدنم جدا شده و به پرواز در می آید .
73- واقعا" اعتماد به نفس ندارم .
74- دوست دارم یک گل فروش باشم .
75- معمولا" احساس می کنم زندگی با ارزش است .
76- بیشتر مردم فقط با جر و بحث فراوان حقیقت را می پذیرند .
77- هر چند وقت یکبار ، کار امروز را به فردا موکول می کنم .
78- بیشتر افرادی که مرا می شناسند ، دوستم دارند .
79- اهمیتی نمی دهم که مورد تمسخر دیگران واقع شوم .
80- دوست دارم پرستار باشم .
81- بیشتر مردم برای این که پیشرفت کنند دروغ می گویند .
82- کارهای زیادی انجام می دهم که بعدا" از انجام آنها پشیمان می شوم . ( من بیش از دیگران پشیمان می شوم .
83- خیلی کم با افراد خانواده ام دعوا می کنم .
84- یک یا چند بار به علت رفتار بد از مدرسه اخراج شده ام .
85- گاهی دلم می خواهد کارهای خطرناک و دلهره آور انجام دهم .
86- میهمانی ها و کارهایی را که پر از شادی و سروصدا است دوست دارم .
87- در زندگی مشکلاتی داشته ام که به دلیل پیچیدگی زیادشان قادر به تصمیم گیری درباره آنها نبوده ام .
88- معتقدم که زنها باید به اندازه مردها آزادی جنسی داشته باشند .
89- بیشترین گرفتاری و درگیری من با خودم است .
90- من پدرم را دوست دارم ، (یا اگر پدرتان مرده است) من پدرم را دوست داشتم .
91- خیلی کم دچار کشیدگی یا پرش عضلات می شوم .
92- برایم مهم نیست که چه بر سرم بیاید .
93- گاهی اوقات ، وقتی حالم خوب نیست ، بد اخلاق می شوم .
94- اغلب اوقات احساس می کنم یک کار غلط یا بد انجام داده ام .
95- اغلب اوقات خوشحال هستم .
96- حیوانات ، افراد ، یا چیزهایی را در اطراف خود می بینم که دیگران نمی بینند .
97- اغلب اوقات احساس می کنم که بینی ام گرفته و سرم سنگین است .
98- بعضی ها آن قدر امر و نهی می کنند که حتی وقتی حق با آنها است ، دلم می خواهد بر خلاف خواست آنها رفتار کنم .
99- کسی به من حقه زده است .
100- هیچ وقت کار خطرناکی را به خاطر مهیج بودن آن انجام نداده ام .
101- اغلب احساس می کنم نوار محکمی به دور سرم بسته شده است .
102- گاهی عصبانی می شوم .
103- اگر روی یک مسابقه یا بازی شرط بندی کنم ، از آن بیشتر لذت می برم .
104- بیشتر مردم به این دلیل صداقت و درستی نشان می دهند که می ترسند گرفتار شوند .
105- گاهی در مدرسه به علت رفتار بدم پیش مدیر فرستاده شده ام .
106- حرف زدن من مثل همیشه است ( یعنی ، تندتر ، آهسته تر ، درهم و برهم یا گرفته تر از قبل نیست ).
107- در خانه آداب غذا خوردن را بهتر رعایت می کنم ، تا در بیرون ازخانه .
108- کسانی که قادر به سخت کارکردن باشند، شانس بیشتری برای موفقیت دارند.
109- فکر می کنم به اندازه اطرافیانم ، با استعداد و زرنگ هستم .
110- اغلب مردم حاضرند حتی از راههای غیر عادلانه به منافع و مزایایی برسند .
111- معده ام خیلی ناراحتم می کند .
112- تئاتر و نمایش را دوست دارم .
113- می دانم چه کسی مسئول تمام مشکلاتم است .
114- گاهی وسایل شخصی دیگران ، مثل کفش و دستکش به قدری توجهم را جلب می کند که دوست دارم به آنها دست بزنم یا آنها را بدزدم، حتی اگر بدردم نخورد.
115- دیدن خون باعث وحشت یا بهم خوردن حالم نمی شود .
116- اغلب اوقات زود رنج و بد اخلاق هستم ، ولی علتش را نمی دانم .
117- هرگز استفراغ و سرفه همراه با خون نداشته ام .
118- نگران مریض شدن نیستم .
119- جمع آوری گلها یا پرورش گیاهان خانگی را دوست دارم .
120- معمولا" از آنچه به نظرم درست می رسد ، به شدت دفاع می کنم .
121- هرگز به اعمال جنسی ناپسند دست نزده ام .
122- گاهی افکارم به قدری سریع بوده که نتوانسته ام آنها را بر زبان آورم .
123- اگر اطمینان داشتم که کسی متوجه نخواهد شد ،بدون خریدن بلیط ، وارد سینما می شدم .
124- اغلب وقتی کسی کار خوبی در حق من انجام می دهد ، از خود می پرسم که از این کار چه هدفی داشته است .
125- معتقدم که زندگی خانوادگی من به خوبی زندگی اغلب کسانی است که می شناسم .
126- معتقدم که قانون باید با قاطعیت اجرا شود .
127- از انتقاد یا سرزنش به شدت می رنجم .
128- آشپزی را دوست دارم .
129- رفتار اطرافیانم تاثیر زیادی بر رفتار من دارد .
130- گاهی واقعا" احساس می کنم آدم بی مصرفی هستم .
131- در کودکی عضو گروهی از دوستانم بودم که سعی می کردند در تمام مشکلات به همدیگر وفادار باشند .
132- به زندگی پس از مرگ معتقدم .
133- دوست داشتم یک سرباز باشم .
134- گاهی دوست دارم با کسی دعوا و کتک کاری کنم .
135- اغلب به این دلیل که دیر تصمیم می گیرم ، خیلی چیزها را از دست می دهم.
136- وقتی در حال انجام کار مهمی هستم ، اگر کسی ازمن راهنمایی بخواهد یا مزاحمم شود، عصبانی می شوم.
137- زمانی خاطرات روزانه ام را می نوشتم .
138- معتقدم علیه من توطئه چینی می شود .
139- ترجیح می دهم در بازی برنده باشم تا بازنده .
140- اغلب شبها بدون این که افکار یا خیالاتی ناراحتم کند ، به خواب می روم .
141- در طی چند سال گذشته ، اکثر اوقات حالم خوب بوده است .
142- هرگز دچار غش یا تشنج نشده ام .
143- وزنم کم و زیاد نمی شود .
144- فکر می کنم کسانی مرا تعقیب می کنند .
145- احساس می کنم اغلب بی دلیل مجازات شده ام .
146- به آسانی به گریه می افتم .
147- چیزهایی را که می خوانم به خوبی گذشته نمی فهمم .
148- در طول زندگی ، هرگز حالم بهتر از الان نبوده است .
149- گاهی احساس می کنم به بیماری خطرناکی مبتلا شده ام .
150- گاهی احساس می کنم که باید به خودم یا کس دیگری صدمه بزنم .
151- خوشم نمی آید قبول کنم کسی زیرکانه سرم را کلاه گذاشته است .
152- زود خسته نمی شوم .
153- دوست دارم برخی از افراد مهم را بشناسم ، چون این کار باعث می شود احساس کنم مهم هستم .
154- وقتی از یک جای بلند به پایین نگاه می کنم ، می ترسم .
155- اگر یکی از افراد خانواده ام با قانون درگیر شود ، عصبی نمی شوم .
156- فقط مواقعی که به مسافرت یا گردش می روم ، خوشحال هستم .
157- برایم مهم نیست که دیگران درباره ام چه فکر می کنند .
158- دوست ندارم در میهمانیها دست به شیرین کاری بزنم ، حتی اگر دیگران نیز چیزی شبیه آن را انجام دهند .
159- هیچ وقت غش نکرده ام .
160- مدرسه را دوست داشتم .
161- خجالتی هستم ، وهمیشه مجبورم کاری کنم که دیگران متوجه این موضوع نشوند .
162- کسی سعی می کند مرا مسموم کند .
163- ترس شدیدی از مارها ندارم .
164- هیچ وقت دچار سرگیجه نشده ام ، یا خیلی کم سرگیجه داشته ام .
165- فکر می کنم که حافظه ام خوب است .
166- مسائل جنسی فکرم را آزار می دهد .
167- گفتگو با غریبه ها برایم مشکل است .
168- آشنایانم می گویند در مواقعی کارهایی می کنم که بعدا" نمی توانم آنها را به خاطر بیاورم .
169- وقتی خسته می شوم دوست دارم دست به کاری هیجان آور بزنم .
170- می ترسم عقلم را از دست بدهم .
171- با پول دادن به گداها مخالفم .
172- بارها متوجه شده ام که وقتی سرگرم انجام کاری هستم ، دستم می لرزد .
173- می توانم مدتی طولانی مطالعه کنم ، بدون این که چشمم خسته شود .
174- مطالعه و خواندن مطالبی در مورد کارم را دوست دارم .
175- بیشتر اوقات در تمام وجودم احساس ضعف می کنم .
176- خیلی کم دچار سردرد می شوم .
177- از دقت و مهارت دستهایم کاسته نشده است .
178- گاهی موقع دستپاچه شدن خیس عرق می شوم ، و این موضوع خیلی ناراحتم می کند .
179- هنگام راه رفتن ، در حفظ تعادلم مشکلی نداشته ام .
180- ذهنم خوب کار نمی کند .
181- من دچار تب یونجه یا حملات آسم نمی شوم .
182- اوقاتی برایم پیش آمده که در طی آن بر روی حرکات و صحبت کردنم کنترلی نداشتم ، ولی از آنچه در اطرافم می گذشت ، آگاه بودم .
183- برخی از افرادی را که می شناسم دوست ندارم .
184- خیلی کم خیالبافی می کنم .
185- کاش این قدر خجالتی نبودم .
186- از سر و کار داشتن با پول نمی ترسم .
187- اگر خبرنگار بودم ، خیلی دوست داشتم که اخبار مربوط به تئاتر را گزارش کنم .
188- از بسیاری از بازیها و سرگرمیها لذت می برم .
189- از لاس زدن خوشم می آید .
190- اطرافیانم با من بیشتر مثل یک بچه رفتار می کنند تا یک فرد بالغ .
191- دوست دارم روزنامه نگار باشم .
192- مادرم زن خوبی است ، یا ( اگر مادرتان مرده است ) مادرم زن خوبی بود .
193- هنگام قدم زدن خیلی دقت می کنم که پایم را روی شکافهای پیاده رو نگذارم .
194- هرگز جوشهایی بر روی پوستم نبوده که باعث نگرانیم شود .
195- در خانواده من ، محبت و همکاری خیلی کمتر از خانواده های دیگر است .
196- دائما" نگران چیزی هستم .
197- فکر می کنم کار پیمان کاری ساختمان را دوست داشته باشم .
198- اغلب صداهایی می شنوم که نمی دانم از کجا می آیند .
199- من به علم علاقه مندم .
200- کمک خواستن از دوستان برایم مشکل نیست ، حتی اگر نتوانم این لطف آنها را جبران کنم .
201- شکار کردن را خیلی دوست دارم .
202- رفقایم اغلب مورد پسند والدینم نبودند .
203- گاهی کمی پشت سر دیگران غیبت می کنم .
204- شنوایی من به خوبی اکثر افراد است .
205- برخی افراد خانواده ام عاداتی دارند که باعث رنجش و دلخوری من می شود .
206- بعضی وقتها احساس می کنم که خیلی آسان تصمیم می گیرم .
207- دوست دارم عضو چند انجمن یا باشگاه باشم .
208- تقریبا" هیچ وقت طپش قلب یا تنگی نفس نداشته ام .
209- صحبت درباره مسائل جنسی را دوست دارم .
210- دیدن جاهایی را که قبلا" ندیده ام دوست دارم .
211- وظیفه ای به من الهام شده است که تاکنون به دقت آن را دنبال کرده ام .
212- گاهی مانع کار کسانی شده ام که می خواسته اند آن کار را نه به خاطر اهمیتش ، بلکه به خاطر پیروی از اصول انجام دهند .
213- زود عصبانی می شوم و زود هم آرام می گیرم .
214- خانواده ام تقریبا" هیچ تسلطی بر روی من نداشته اند .
215- خیلی غصه می خورم .
216- کسی سعی می کند چیزی را از من بدزدد .
217- تقریبا" تمام بستگانم مرا درک می کنند .
218- مواقعی بوده که آن قدر بی قرار بوده ام که نتوانسته ام یک جا بند شوم .
219- در عشق شکست خورده ام .
220- هیچ وقت نگران قیافه ام نیستم .
221- اغلب درباره چیزهایی خواب می بینم که نمی توان درباره آنها با کسی صحبت کرد .
222- تمام مسائل مهم درباره امور جنسی را باید به بچه ها یاد داد .
223- فکر می کنم عصبی تر از دیگران نیستم .
224- من دردی ندارم ، و اگر هم داشته باشم ، بسیار کم است .
225- کارها را طوری انجام می دهم که دیگران می توانند آن را سوء تعبیر کنند .
226- گاهی وقتها بدون هیچ دلیلی ، یا حتی در شرایط نامناسب ، احساس خوشی و هیجان زیادی می کنم .
227- کسانی را که دائما" به فکر پول یا مقام هستند ، سرزنش نمی کنم .
228- اشخاصی هستند که سعی می کنند افکار و عقاید مرا بدزدند.
229- مواقعی پیش می آید که گویی مغزم خالی شده است ، بطوری که فعالیتهایم متوقف شده ، و از آنچه در اطرافم می گذرد آگاه نیستم .
230- با کسانی که می دانم کارشان اشتباه است ، می توانم رفتار دوستانه ای داشته باشم .
231- دوست دارم بین جمعی از افرادی باشم که مرتب جوک گفته و شوخی می کنند .
232- گاهی در انتخابات به کسانی رای می دهم که آنها را اصلا" نمی شناسم .
233- شروع کردن هر کاری برایم مشکل است .
234- فکر می کنم که یک شخص محکوم هستم .
235- در مدرسه شاگرد ضعیفی بودم .
236- اگر هنر مند بودم دوست داشتم گلها را نقاشی کنم .
237- از این که چندان خوش قیافه نیستم ، زیاد ناراحت نمی شوم .
238- حتی در هوای خنک زود عرق می کنم .
239- کاملا" اعتماد به نفس دارم .
240- گاهی نمی توانم از دزدی ، یا بلند کردن چیزی از مغازه ها خودداری کنم .
241- بهتر است آدم به کسی اعتماد نکند .
242- هفته ای یک یا چند بار هیجان زده می شوم .
243- وقتی در جمع هستم ، نمی توانم مطلب مناسبی برای گفتگو پیدا کنم .
244- معمولا" هر وقت دلم می گیرد ، یک چیز مهیج می تواند مرا از آن حالت خارج کند .
245- وقتی خانه را ترک می کنم ، در مورد قفل بودن درها و بسته بودن پنجره ها نگران نیستم .
246- معتقدم که گناهان من غیر قابل بخشش هستند .
247- یک یا چند قسمت پوستم بی حس است .
248- سوء استفاده از کسی را که خود اجازه چنین کاری را می دهد ، بد نمی دانم .
249- بینایی من به خوبی سالهای گذشته است .
250- گاهی اوقات به قدری از زرنگی بعضی از جنایتکاران خوشم آمده که آرزو کرده ام گیر نیفتند .
251- اغلب احساس می کنم که غریبه ها به دیده انتقاد آمیز به من نگاه می کنند .
252- برای من مزه همه چیز یکسان است .
253- من هر روز ، بیش از حد عادی آب می خورم .
254- بیشتر مردم به این علت با کسی دوست می شوند که ممکن است این دوستی برایشان مفید باشد .
255- به ندرت احساس کرده ام گوشهایم زنگ بزند یا وزوز کند .
256- گاهی اوقات از عزیزترین کسان خود هم متنفر می شوم .
257- اگر خبرنگار بودم دوست داشتم اخبار ورزشی را گزارش کنم .
258- من در طول روز می توانم بخوابم ولی شبها قادر به خواب نیستم .
259- مطمئنم که دیگران پشت سرم راجع به من صحبت می کنند .
260- گاهی به شوخیهای بی ادبانه می خندم .
261- در مقایسه با دوستانم ترسهای کمتری دارم .
262- وقتی در جمعی از من بخواهند بحثی را شروع کنم یا مطلبی را توضیح دهم ، دستپاچه نمی شوم .
263- همیشه وقتی یک جنایتکار به وسیله دفاعیات یک وکیل زرنگ آزاد می شود ، از قانون بیزار می شوم .
264- در مصرف مشروبات الکلی افراط کرده ام .
265- تا وقتی کسی با من حرف نزند با او صحبت نمی کنم .
266- هرگز گرفتاری قانونی نداشته ام .
267- اوقاتی بوده که در طی آن به طرز غیر عادی و بدون علت خاصی احساس خوشحالی می کردم .
268- افکار مربوط به امور جنسی آزارم می دهد .
269- وقتی چند نفر به دردسر می افتند ، بهترین کار این است که داستانی درست کرده و همه به آن بچسبند .
270- دیدن آزار و اذیت حیوانات باعث ناراحتی من نمی شود .
271- فکر می کنم احساساتی تر از دیگران هستم .
272- هرگز در زندگی عروسک بازی را دوست نداشته ام .
273- اغلب اوقات زندگی برایم رنج آور است .
274- در مورد بعضی مسائل آن قدر حساسم که نمی توانم در موردشان صحبت کنم .
275- در مدرسه صحبت کردن در مقابل کلاس برایم خیلی مشکل بود .
276- من مادرم را دوست دارم ، یا ( اگر مادرتان مرده است ) ، من مادرم را دوست داشتم .
277- اکثر اوقات ، حتی در کنار دیگران احساس تنهایی می کنم .
278- دیگران به قدر لازم با من تفاهم دارند .
279- از شرکت در بازیهایی که خوب بلد نیستم خودداری می کنم .
280- فکر می کنم می توانم مثل دیگران به آسانی دوست پیدا کنم .
281- دوست ندارم دیگران دور و برم باشند .
برای ادامه سوالات کلیک کنید

الف : اگر جمله ای همیشه یا در اغلب مواقع در مورد شما درست است در پاسخنامه در مقابل شماره مربوط به آن جمله دایره " + " را پرکنید . ( مانند الف در شکل زیر ) .
ب : اگر جمله ای همیشه یا در اغلب مواقع در مورد شما درست نیست در پاسخنامه در مقابل شماره مربوط به آن جمله دایره " – " را پر کنید ( مانند ب در شکل زیر) .
ج : اگر جمله ای به شما مربوط نمی شود و یا چیزی است که نمی توانید در مورد آن تصمیم بگیرید در پاسخنامه در مقابل شماره مربوط به ان جمله هیچ علامتی نگذارید ( مانند ج در شکل زیر ) .
مثال :



لیست کل یادداشت های این وبلاگ